گاهی اوقات اتفاق میافتد که ما به دلیل ترس٬ ضعف٬ سخت بودن مسیر و ... علاقهای به صعود کردن نداشته باشیم اما از طرفی نمیتوانیم به همطنابمان بگوییم که ضعیف هستیم. در اینجا باید دنبال بهانهای برای این کار بگردیم. در ادامه میتوانید بعضی از این بهانهها را یاد بگیرید:
من امروز ضعیف شدم (اولین و بهترین بهانه)
اوه لعنتی٬ کفش/کرامپون/تبر یخ اشتباهی آوردم.
اوه لعنتی٬ یادم رفت طناب/کوییک دراو/تبر یخ/کرامپون با خودم بیارم (قبلش شما حتما باید گفته باشید که اینا رو با خودتون میارید).
تبر یخم/کرامپونم کند شده
خورشید داشت میزد تو چشمام
هوا داره بارونی/طوفانی میشه
احتمالش خیلی زیاد بود بهمن بیاد
یادم رفت ناخونم رو بگیرم
هفته پیش سرما خورده بودم ... الان هنوز خیلی خوب نشدم
این مسیر سختتر از دفعه پیش به نظر میاد
فکر کنم یکی از گیرههای مسیر شکسته
میتونم صعودش کنم اما طنابم قدیمیه نمیخوام روش پاندولی بدم
میتونم صعودش کنم اما طنابم جدیده نمیخوام روش پاندولی بدم
میتونم صعودش کنم اما امروز دیگه وقت ندارم
میتونم صعودش کنم اما مسیر احمقانهایه
میتونم صعودش کنم ولی امروز اصلا حسش نیست
میتونم صعودش کنم اما پای مسیر خیلی شلوغه
میتونم سرطنابش رو برم اما همطنابم نمیتونه باهام بیاد
میتونم سرطنابش رو برم اما قدم کوتاست
ما میخواستیم این رو بریم اما یکی رو مسیر بود
امروز کم غذا خوردم
تازه غذا خوردم
همین الان یه غذای سنگین خوردم
بدنم کم آب شده
الان خیلی زوده
الان خیلی دیره
گیرهها خیسن
پوست دستم رفته
بولته حرکت میکنه
مسیر بولتای خطرناکی داره
یه چیزی منو نیش زده
شلوارم خیلی تنگه
اوه فکر کنم امروز مریض شدم
اوه لیز خوردم
میخوای تو سرطناب برو
منبع: http://winterclimb.com/articles/item/8-climbing-excuses
ترجمهای آزاد از آرش ناطقی
برچسب ها: | تعداد نمایش: (5695) |
بازگشت